نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اســلام

- ۰۶ سنبله ۱۳۹۱

سید قاسم اخضراتی
بخش دوازدهم
رمز پیشرفت‌ و ترقّی‌ شگفت‌آور مسلمانان‌ چه‌ بود؟
نهرو در این‌باره ‌می‌گوید: «سرگذشت‌ عرب‌ها و داستان‌ این‌که‌ چه‌گونه‌ به‌ سرعت‌ در آسیا و اروپا و افریقا توسعه‌ یافتند و فرهنگ‌ و تمدّن‌ عالی‌ و بزرگی‌ به‌ وجود آوردند، یکی ‌از شگفتی‌های‌ تاریخ‌ بشری‌ است‌. نیرو و فکر تازه‌یی‌ که‌ عرب‌ها را بیدار ساخت‌ و ایشان‌ را از اعتماد به‌ نفس‌ و قدرت‌ سرشار ساخت‌، اسلام‌ بود.»
هرچند ابعاد تمدّن‌ مسلمانان‌ و تأثیر آن‌ در سایر ملّت‌ها گسترده‌ است‌ و پرداختن‌ به‌ همه‌ زوایای‌ آن‌ در این‌ مختصر نمی‌گنجد؛ ولی‌ اشاره‌یی‌ کوتاه‌ به‌گوشه‌یی‌ از آن‌ عظمت،‌ ضروری‌ می‌نماید.
در بخش‌ ریاضیات‌، خوارزمی‌ در میان‌ دانشمندان‌ دربار مأمون، ‌درخشان‌ترین‌ چهره‌ بود و کتاب‌های‌ بسیار در علوم‌ و جغرافیا و نجوم‌ تدوین‌کرد. آثار او سه‌صد سال‌ بعد به‌ وسیلۀ‌ «آتل‌ هارت‌« انگلیسی‌ به‌ لاتین‌ ترجمه‌ شدو در اختیار دانشمندان‌ اروپا قرار گرفت‌. دو اثر او در ریاضیات‌ که‌ نامش‌ را جاودانه‌ ساخت‌، عبارت‌ است‌ از: «جبر و مقابله‌« و «فن‌ محاسبه‌«. مترجمی‌ که‌ «جبر و مقابله‌« را به‌ لاتین‌ برگرداند، همان‌ نام‌ عربی‌ را برای‌ کتاب‌ برگزید و اوّلین‌ کلمه‌ عنوان‌ کتاب‌ (الجبر) برای‌ همیشه‌ در ریاضیات‌ ماندگار شد.
«فن‌ محاسبه‌« که‌ راه‌ استفاده‌ از اعداد هندی‌ را می‌آموخت‌، در قرن‌ دوازدهم‌ به‌ لاتین‌ برگردانده‌ شد. ترجمه‌ این‌ کتاب‌ با این‌ جمله‌ آغاز می‌شود: “چنین‌ گفت‌ الگوریتمی‌، بگذار خدا را شکر گوییم… .”
طرفداران‌ خوارزمی‌، در مبارزه‌یی‌ طولانی‌ در هسپانیه، آلمان‌، انگلستان‌ و فرانسه‌ با طرفداران‌ نوع‌ دیگر محاسبه‌ (آباکسیت‌ها) مقابله‌ کرده‌، آن‌ها را کنار زدند و محاسبه‌ عددی‌ و ترتیب‌ آن‌ها بر اساس‌ یکان‌، دهگان‌ و… را جاودان‌ ساختند. این‌ گروه‌ در تاریخ‌ دانش‌ «الگوریتمیکر» شهرت‌ دارند. جالب ‌این‌جاست‌ که‌ اشاره‌ کنیم،‌ ریشه‌ تاریخی‌ کلمه‌ «لگاریتم» نیز به‌ خوارزمی ‌باز می‌گردد. هم‌چنین‌ می‌توان‌ به‌ خیام‌ نیشابوری‌ اشاره‌ کرد. او نخستین‌ کسی‌ است‌ که‌ به‌ تحقیق‌ منظّم‌ علمی‌ در معادلات‌ درجه‌ یک‌ و دو و سه‌ پرداخت ‌و این‌ معادلات‌ را به‌ شکلی‌ تحسین‌ برانگیز طبقه‌بندی‌ کرد. او هم‌چنین‌ به‌ حل ‌ّمعادلات‌ درجه‌ سه‌ و چهار، از طریق‌ قطع‌ مخروط‌، دست‌ یافت‌. این‌ از بالاترین‌ مراتبی‌ است‌ که‌ ریاضی‌دانان‌ در حل‌ معادلات‌ به‌ آن‌ رسیده‌اند.
از ریاضی‌‌دانان‌ مسلمان‌ دیگری‌ چون‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ (۳۶۲ـ۴۴۰ه.ق‌)، بوزجانی‌ (وفات‌ ۳۸۸ ه.ق‌.) و شیخ‌ بهایی‌ (وفات‌ ۱۰۳۰ه.ق‌) آثاری‌ گران‌بها در هندسه‌ و مثلثات‌ به‌جای‌ مانده‌ است‌.
یکی‌ دیگر از دانش‌هایی‌ که‌ غربیان‌ در آن‌ بسیار پیش‌ رفته‌اند، پزشکی‌ است‌. در اسلام‌، علاوه‌ بر سفارش‌های‌ فراوان‌ به‌ رعایت‌ بهداشت‌، به‌ دانش ‌پزشکی‌ توجّه‌ بسیار شده‌ و علم‌ ابدان‌ در کنار علم‌ ادیان‌ قرار گرفته‌ است‌. این‌امر سبب‌ شد تا دانشمندان‌ اسلامی‌ در این‌ راه‌ گام‌های‌ مؤثّری‌ بردارند و آثار گرانبهایی‌ از خود به‌ یادگار گذارند؛ آثاری‌ که‌ تا قرن‌ها مورد استفاده ‌اروپاییان‌ بود.
در قرن‌ چهارم‌، تنها در شهر بغداد ۸۶۰ داکتر مجاز و ۶۰۰۰ دانشجوی ‌داکتری  وجود داشت‌. از چهره‌های‌ درخشان‌ این‌ فن‌ تنها به‌ بزرگانی‌ چون‌ زکریای‌ رازی‌ (متوفّی‌ ۳۲۰ ه.ق‌.)، استاد وی‌ علی‌ بن‌ ربن‌ طبری‌، ابن‌ سینا و ابن‌ نفیس‌ اشاره‌ می‌کنیم‌. رازی‌ بیش‌ از ۲۲۰ جلد کتاب‌ در فنون‌ مختلف‌ نوشته‌ که‌ نیمی‌ از آن‌ها درباره‌ پزشکی‌ است‌. مهم‌ترین‌ کتاب‌ او «الحاوی‌ فی‌الطب‌« است‌ که‌ ترجمه‌ آن‌ تنها در سال‌های‌ ۱۴۹۸ـ۱۸۶۶ م‌. بیش‌ از چهل‌بار در اروپا به‌ چاپ‌ رسید.
به‌ اعتراف‌ ویل‌ دورانت‌، کیمیا‌ و صنعت‌ کیمیاگری‌ نیز ابتکارهای‌ مسلمانان ‌است‌. جابر بن‌ حیان‌، از چهره‌های‌ درخشان‌ این‌ دانش ‌است‌. بسیاری‌ از کتاب‌های‌ او به‌ زبان‌ لاتین‌ ترجمه‌ شده‌ که‌ «الاستتمام‌« مهم‌ترین‌ آن‌هاست‌. این‌ کتاب‌، در سال‌ ۱۶۷۲ م‌. به‌ زبان‌ فرانسه‌ ترجمه‌ شد. در آثار وی‌ شرح‌ بسیاری‌ از ترکیبات‌ کیمیایی‌ که‌ پیش‌ از آن‌ ذکری‌ از آن‌ها نشده‌ است‌، به‌ چشم‌ می‌خورد. او از خاصیت‌ گازها آگاه‌ بود و ترکیبات ‌بسیاری‌ چون‌ جوهر شوره‌، تیزاب‌، جیوۀ‌ قرمز و… را معرفی‌ کرده‌ است‌.
کندی‌، رازی‌ و فارابی‌ از دیگر بزرگان‌ این‌ دانش‌ شمرده‌ می‌شوند.
این‌ گوشۀ‌ بسیار کوچکی‌ از عظمت‌ علمی‌ مسلمانان‌ در قرون‌ وسطای‌ اروپاست‌؛ دانشی‌ که‌ بی‌تردید بر فرهنگ‌ و تمدّن‌ اروپا تأثیر نهاد و موج‌ اصلاح‌طلبی‌ را در آن‌ دیار پدید آورد. البتّه‌ بسیاری‌ از غربیان‌، با انگیزه‌های‌مشخص‌، در پی‌ انکار این‌ تأثیر اند و می‌کوشند تمدّن‌ اروپایی‌ را دنباله ‌طبیعی‌ تمدّن‌ یونان‌ و روم‌ معرفی‌ کنند و نقش‌ ۸۰۰ ساله‌ تمدّن‌ اسلامی‌ را تنها انتقال‌ گنجینه‌ تمدّن‌ یونان‌ به‌ اروپا بشناسانند. «دکتر هونکه‌«، که‌ مورخّی‌ غیرمسلمان‌ است‌، گناه‌ این‌ کار را به‌ گردن‌ آن‌ نوع‌ تاریخ‌‌نویسی‌ غربی‌ می‌داند که ‌می‌کوشد کارهای‌ عظیم‌ تمدّن‌ اسلامی‌ را سبک‌ جلوه‌ داده‌، از بیان‌ حقایق‌ دم ‌فرو بندد. این‌ نویسنده‌ برای‌ نمونه‌ می‌گوید: «در همین‌ چند سال‌ پیش‌ کتابی‌ منتشر شد دربارۀ‌ تاریخ‌ علم‌ و تمدّن‌ اروپا که ‌از ابتدا تا گالیله‌، کپلر و نیوتن‌ در آن‌ بحث‌ شده‌ بود؛ یعنی‌ از ابتدای‌ تاریخ‌ تا ۱۶۴۲ میلادی‌. این‌ نویسنده‌ در چنین‌ کتاب‌ ۶۰۰ صفحه‌یی‌ سر و ته‌ همه ‌آن‌چه‌ مربوط‌ به‌ مسلمانان‌ بود، فقط‌ در دو صفحه‌ به‌ هم‌ آورده‌ بود، و اضافه ‌بر آن‌ با روشی‌ مصمّم‌ و تحقیرآمیز فعالیت‌های‌ چندجانبه‌ تمدّن‌ و کارهای ‌علمی‌ و هنری‌ و صنعتی‌ مسلمانان‌ را، که‌ اروپا و بشریت‌ از آن‌ سپاس‌گزار اند، نمره‌ مردود عطا کرده‌ است‌.
بررسی‌ علل‌ عقب‌مانده‌گی‌
بعد از اطلاع‌ داشتن‌ از چنین‌ گذشته‌ درخشانی‌، به‌طور طبیعی‌ این‌ پرسش‌ پیش‌ می‌آید که‌ چه‌طور شد مسلمانان‌ پس‌ از آن‌‌همه‌ پیشروی‌ در علوم‌ و معارف‌ و صنایع‌، به‌ قهقرا بازگشتند؟ مسوول‌ این‌ انحطاط‌ کیست‌؟
استاد مطهری‌ علل‌ عقب‌مانده‌گی‌ را در سه‌ بخش‌ کلّی‌ (اسلام‌ ـ مسلمانان‌ و عوامل‌ بیگانه‌) قابل‌ بررسی‌ می‌داند که‌ هر یک‌ از این‌ بخش‌ها نیز مشتمل‌ بر مسایلی‌ متعدد است‌. در بخش‌ اسلام‌، ممکن‌ است‌ کسانی‌ بعضی‌ از افکار و باورهای‌ اسلامی‌ را در انحطاط‌ مسلمانان‌ موثّر بدانند؛ گروهی‌ سیستم‌ اخلاقی ‌اسلام‌ را ضعیف‌ و انحطاط‌آور بدانند و دسته‌یی‌ نیز قوانین‌ اجتماعی‌ اسلام‌ را عامل‌ انحطاط‌ به‌شمار آورند.
در میان‌ باورهای‌ اسلامی‌، مسایل‌ زیر در معرض‌ اتّهام‌ قرار گرفته‌، عامل انحطاط‌ معرفی‌ شده‌اند:
۱٫ اعتقاد به‌ سرنوشت‌ و قضا و قدر؛
۲٫ اعتقاد به‌ آخرت‌ و تحقیر زنده‌گی‌ دنیا؛
۳٫ شفاعت‌؛
۴٫ تقیه‌؛
۵٫ انتظار فرج‌؛
۶ . اختلاف سران کشورهای اسلامی؛
۷٫ نفوذ دشمنان اسلام در میان مسلمانان.
در اخلاق اسلامی‌ نیز زهد، قناعت‌، صبر، رضا، تسلیم‌ و توکّل‌ از سوی‌گروهی‌ در معرض‌ اتّهام‌ قرار گرفته‌اند.
افزون‌ بر این‌، قوانین‌ جزایی‌ و مدنی‌ اسلام‌ (حقوق زن‌، مالکیت‌، ارث‌ و…) و حقوق و وظایف‌ بین‌‌الملل‌ اسلامی‌ نیز از موضوعاتی‌ است‌ که‌ گروهی‌ را ناخشنود ساخته‌ است‌. این‌ گروه‌، قوانین‌ و حقوق یاد شده‌ را عامل‌ عقب‌مانده‌گی‌ مسلمانان‌ از قافله‌ تمدن‌ به‌ شمار می‌آورند.
در بخش‌ مسلمین‌، باید به‌ دنبال‌ بررسی‌ اموری‌ باشیم‌ که‌ مسلمانان‌ در اثر کوتاهی‌ و انحراف‌ از تعلیمات‌ اسلامی‌ بدان‌ رسیده‌، در گرداب‌ انحطاط‌ فرو رفتند. در این‌ قسمت‌ نیز اولاً باید نقطه‌های‌ انحراف‌ را مشخص‌ کنیم‌؛ آن‌چیزهایی‌ که‌ از اسلام‌ است‌ و متروک‌ شده‌ و آن‌ چیزهایی‌ که‌ از اسلام‌ نیست‌، ولی‌ در میان‌ مسلمانان‌ معمول‌ است‌ چه‌ چیزهایی‌ است‌؟ ثانیاً باید ببینیم ‌عامه‌ مسلمانان‌ مسوول‌ این‌ انحطاط‌اند یا گروهی‌ خاص‌ از آن‌ها؟

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.